دین و اندیشه > قرآن و عترت

امیرالمومنین (ع) در حساس ترین دوره زندگی، تحت تربیت پیامبر(ص) بود؛ روایت امام در خطبه قاصعه



به گزارش خبرنگار مهر، فردا سالروز میلاد با سعادت حضرت امام امیرالمومنین علی علیه السلام است. حضرت امام علی (ع) در سیزدهم رجب سال ۳۰ عامُ الفیل در کعبه به دنیا آمد. با توجه به این که امیرمؤمنان ۱۰ سال پیش از بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام، همواره در کنار پیامبر اعظم (ص) قرار داشت و پس از در گذشت آن حضرت نیز سی سال زندگی نمود، می‌توان مجموع عمر شصت و سه ساله او را، به پنج دوره زیر تقسیم نمود:

اول، از ولادت تا بعثت پیامبر اعظم، سپس از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه، بعد از آن از هجرت تا رحلت پیامبر اعظم، سپس از ابتدای خلافت خلیفه اول تا آغاز خلافت آن حضرت، و در نهایت دوران خلافت امیرالمومنین تا زمان شهادت آن حضرت در ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری.

امام علی (ع) در دوره نخست از زندگانی خود که دوره حساس شکل‌گیری شخصیت و دوره پذیرش تربیتی و روحی او بود، در خانه پیامبر اعظم (ص) و تحت تربیت او به سر برد. مورخان اسلامی در این زمینه می‌نویسند: یک سال، قحطی بزرگی در مکه رخ داد. در آن زمان ابوطالب عموی پیامبر، دارای عائله زیاد و هزینه سنگینی بود. پیامبر اعظم (ص) به عموی دیگر خود «عباس» که از ثروتمندترین افراد بنی هاشم بود، پیشنهاد کرد که هر کدام از ما یکی از فرزندان ابوطالب را به خانه خود ببریم تا فشار مالی ابوطالب کم شود، عباس موافقت کرد، و هر دو نزد ابوطالب رفتند و موضوع را با او در میان گذاشتند. حضرت ابوطالب با این پیشنهاد موافقت کرد. در نتیجه، عباس; «جعفر» و حضرت محمد (ص)؛ «علی» را به خانه خود برد. امام علی (ع) همچنان در خانه آن حضرت بود تا آن که خداوند، او را به نبوت مبعوث فرمود و امام علی (ع) او را تصدیق کرد و از او پیروی نمود. پیامبر اعظم (ص) پس از گرفتن امام علی (ع) فرمود: همان را برگزیدم که خدا او را برای من برگزید.

از آن جا که پیامبر اعظم (ص) در سنین کودکی، پس از در گذشت عبدالمطلب، در خانه عمویش ابوطالب و تحت کفالت او بزرگ شده بود، می‌خواست با تربیت یکی از فرزندان او، زحمات وی و همسرش فاطمه بنت اسد را جبران کند و از میان فرزندان او، نظر به امام علی (ع) داشت.

امیرالمومنین امام علی (ع) در دوران خلافت خود، در خطبه «قاصعه» به این دوره تربیتی خود اشاره نموده است. خطبه قاصعه طولانی‌ترین خطبه نهج‌البلاغه است و در آن تعصب و خودپسندی نکوهش شده است. این خطبه در اواخر حکومت امام علی در کوفه ایراد شده و محتوایی اخلاقی و اجتماعی دارد تا مردم را از تعصب بی‌جا و اختلافات قبیله‌ای بازدارد.

امام در بخشی از آن می‌فرماید:

وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِی مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالْقَرَابَةِ الْقَرِیبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصِیصَةِ وَضَعَنِی فِی [حَجْرِهِ ‏] حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَدٌ [وَلِیدٌ] یَضُمُّنِی إِلَی صَدْرِهِ وَ یَکْنُفُنِی فِی فِرَاشِهِ وَ یُمِسُّنِی جَسَدَهُ وَ یُشِمُّنِی عَرْفَهُ وَ کَانَ یَمْضَغُ الشَّیْ‏ءَ ثُمَّ یُلْقِمُنِیهِ وَ مَا وَجَدَ لِی کَذْبَةً فِی قَوْلٍ وَ لَا خَطْلَةً فِی فِعْلٍ وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ أَنْ کَانَ فَطِیماً أَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلَائِکَتِهِ یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَیْلَهُ وَ نَهَارَهُ وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّهِ یَرْفَعُ لِی فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ یَأْمُرُنِی بِالاقْتِدَاءِ بِهِ

«شما (یاران پیامبر) از خویشاوندی نزدیک من با رسول خدا و موقعیت خاصی که با آن حضرت داشتم، آگاهید و می‌دانید موقعی که من خردسال بودم، پیامبر مرا در آغوش می‌گرفت و به سینه خود می‌فشرد و مرا در بستر خود می‌خوابانید به طوری که من بدن او را لمس می‌کردم، بوی خوش آن را می‌شنیدم و او غذا در دهان من می‌گذارد. من همچون بچه‌ای که به دنبال مادرش می‌رود، همه جا همراه او می‌رفتم، هر روز یکی از فضائل اخلاقی خود را به من تعلیم می‌کرد و دستور می‌داد که از آن پیروی کنم»

دلایل و شواهد پیشگامی امام علی (ع) در متون اسلامی، به قدری فراوان است که بیان همه آن‌ها ناممکن است، ولی می‌توان به عنوان نمونه به این موارد اشاره کرد:

پیش از همه، خود پیامبر اعظم (ص) به پیشقدم بودن امام علی (ع) تصریح کرده و در میان جمعی از یاران خود فرمود: «نخستین کسی که در روز رستاخیز با من در کنار حوض (کوثر) ملاقات می‌کند پیشقدم ترین شما در اسلام، علی بن ابی طالب است».

امام در خطبه «قاصعه» می‌فرماید: «آن روز، اسلام جز به خانه پیامبر و خدیجه راه نیافته بود و من سومین نفر آن‌ها بودم. نور وحی و رسالت را می‌دیدم، و بوی نبوت را می شنیدم».

امام در جای دیگر از سبقت خود در اسلام چنین یاد می‌کند: «خدایا من نخستین کسی هستم که به سوی تو بازگشت، و پیام تو را شنید و به دعوت پیامبر پاسخ گفت و پیش از من جز پیامبر اسلام کسی نماز نگزارد».

عُفیف بن قیسِ کندی می‌گوید: من در زمان جاهلیت، بازرگان عطر بودم. در یکی از سفرهای تجارتی وارد مکه شدم و مهمان عباس یکی از بازرگانان بزرگ مکه شدم، دریکی از روزها در مسجدالحرام در کنار عباس نشسته بودم، در این هنگام که خورشید به اوج رسیده بود، جوانی به مسجد در آمد که صورتش همچون قرص ماه نورانی بود، نگاهی به آسمان کرد و سپس رو به کعبه ایستاد و شروع به خواندن نماز کرد، چیزی نگذشت که نوجوانی خوش سیما به وی پیوست و در سمت راست او ایستاد. سپس زنی که خود را پوشانده بود، آمد و در پشت سر آن دو نفر قرار گرفت و هر سه با هم مشغول نماز و رکوع و سجود شدند. من از دیدن این منظره که در مرکز بت پرستان، سه نفر آئین دیگری غیر از مرام بت پرستی را برگزیده اند در شگفت ماندم، رو به عباس کرده و گفتم: حادثه بزرگی است! او نیز این جمله را تکرار کرد و افزود: آیا این سه نفر را می‌شناسی؟ گفتم: نه. گفت: نخستین کسی که وارد شد و جلوتر از هر دو نفر ایستاد، برادرزاده من محمد بن عبدالله (ص)، و دومین فرد، برادرزاده دیگر من علی بن ابی طالب (علیه السلام)، و سومین شخص همسر محمد است و او مدعی است که آئین وی از طرف خداوند نازل شده است و اکنون در روی زمین، جز این سه نفر کسی از این دین پیروی نمی‌کند.این قضیّه به خوبی نشان می‌دهد که در آغاز دعوت پیامبر اعظم (ص) غیر از همسرش حضرت خدیجه، تنها امام علی (ع) آیین او را پذیرفته بوده است.

برادر پیامبر (ص)

اخوّت اسلامی و پیوند برادری، از اصول اجتماعی آئین اسلام است. پیامبر اعظم به صورت‌های مختلف و گوناگون در ایجاد و استوار ساختن این پیوند، کوشش نموده است. از آن جمله پس از ورود به مدینه تصمیم گرفت میان مسلمانان مهاجر و انصار، پیمان برادری منعقد سازد، به این منظور روزی در اجتماع مسلمانان به پا خاست و فرمود: «تَآخوا فی اللهِ اَخَوَیْن اَخَوَیْن»: در راه خدا، دوتا دوتا برادر شوید. آن گاه مسلمانان دو بدو دست یکدیگر را به عنوان برادری فشردند و بدین ترتیب وحدت و همبستگی بین آنان استوارتر گردید.

البته در این پیمان، نوعی هماهنگی و تناسب افراد با یکدیگر از نظر ایمان و فضیلت و شخصیت اسلامی رعایت می‌شد. این معنا با دقّت در وضع و حال افرادی که باهم برادر شدند به خوبی روشن می‌گردد.پس از آن که برای هریک از حاضران برادری تعیین گردید، امام علی (ع) که تنها مانده بود، با چشمان اشکبار به حضور پیامبر عرض کرد: بین من و کسی پیوند برادری برقرار نساختی. پیامبر فرمود: تو برادر من در دو جهان هستی. و آن گاه بین خود و امیرالمومنین (ع) عقد برادری خواند. این موضوع میزان عظمت و فضیلت علی (علیه السلام) را به خوبی نشان می‌دهد و روشن می‌سازد که وی تا چه حدّ به پیامبر رحمت (ص) نزدیک بوده است.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا