فرهنگی و هنری > ادبیات و کتاب

شهادت‌نامه کسانی که از کشورشان رانده شدند!



به گزارش ایسنا، در پیش درآمد این کتاب می‌خوانیم:سال ۱۹۸۵ گمان می‌کردم این قصه «بازیچه فلسطین» از آب دربیاید. برای همین کار را شروع کردم و به جمع آوری اسناد و کتاب‌های ذیربط پرداختم، تا جایی که از مجموعه آن‌ها خود یک کتابخانه مستقل تشکیل شد. ولی از آنجایی که همیشه کارها آن‌طور که ما می‌خواهیم روند خود را طی نمی‌کند، کار زیاد و طولانی باعث آن شد که پنج قصه ضمیمه این رمان شود و برخلاف آنچه انتظار داشتم، قصه‌ای که قرار بود در اول کار قرار بگیرد، در آخر قرار گرفت!

نتیجه تلاش‌های من در عرصه جمع‌آوری منابع مربوط به خصوص در حد فاصل سال‌های ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۶، «روزگار سپری شده اسب‌های سپید» شد. آن منابع بر مبنای شهادت افرادی است که از دیار و سرزمینشان رانده شده و در تبعید روزگار سپری می‌کردند. شاهدانی زنده که قصه زندگی و زیست‌شان در فلسطین را بازگو می‌کردند. چقدر مایه تأسف است که امروزه تمام آن شهود پیش از آن‌که رؤیای بزرگ بازگشت به دیارشان به حقیقت بپیوندد، از دنیا رفته‌اند. شاهدانی از چهار روستای فلسطین، با رؤیایی مشترک که همگی حسرتش را در دیارِ غربت به دل داشتند و بس غریبانه آن را با خود به خاک بردند. من این داستان را به روح آن چهار غریب تقدیم می‌کنم عمویم جمعه خلیل، جمعه صلاح، مرثا خِضِر و کوکب یاسین طَوطَح.

این رمان درودی است به آنها و به ده‌ها تن از شاهدان دیگر که نتوانستند خلاصه‌ای از خاطرات‌شان را ارائه کنند یا در نگارش رمان به شکلی تصادفی از بخشی از خاطرات‌شان که طی بیست سال برایم نقل کردند و شنیدم، کمک گرفتم. این قصه پر از رنج و سرشار از راست‌قامتی درودی است به پیشگاه نویسندگان فلسطینی که با نقل خاطرات و دیدگاه‌هایشان در نگارشش روشنگر راهم بودند.

البته این واقعیت را باید در نظر آورد که آداب و رسوم و سنن رایج میان فلسطینی‌ها یکسان نیست و از این منطقه تا آن منطقه و حتی از روستا به روستا با یکدیگر متفاوت است. از این‌رو احتمال دارد پاره‌ای رسوم و سنن وارد آمده در این قصه برای خواننده تا آشنا باشد.

البته، در این کتاب قصه حکایت دَیر و اهالی هادیه کاملا واقعی است. در واقع، داستان روستای خود من است.

اما نام‌هایی که برای شخصیت‌ها و قهرمانان رمان انتخاب شده همگی غیرحقیقی هستند و هرگونه مشابهت با شخصیت‌های واقعی کاملاً تصادفی بوده و هر نام و کنیه‌ای که در این قصه ثبت شده، خیالی است.

 در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: خالد چریکی از روستای هادیه، با مادیانش به نام سپیدیال، و با یاد دلدارش به نام یاسمین به مبارزه با استعمارگران و سپس اشغالگران مشغول است. او به تدریج از انسانی عاشق به قهرمانی درخور، و سرانجام به مبارزی فراری تبدیل می‌شود.

رمان «روزگار سپری شده اسب‌های سپید» داستان پیکار با شکوه اما اندوهگین خالد در مسیر عشق به وطن است؛ اندوهی که میراست و سرانجام به شادمانی درونی می‌انجامد. نویسنده کتاب ابراهیم نصرالله (متولد (۱۹۵۴) یکی از پراهمیت‌ترین نویسندگان زبان عربی در دهه‌های آغازین سده بیست و یکم میلادی محسوب می‌شود.

کتاب «روزگار سپری‌شده اسب‌های سپید» نوشته ابراهیم نصرالله با ترجمه سیدحمیدرضا مهاجرانی در ۵۵۴ صفحه، با شمارگان ۲۲۰ نسخه و با قیمت ۵۸۰ هزار تومان در انتشارات مروارید راهی بازار کتاب شده است.

انتهای پیام



منبع:ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا